نگاه هشتم |
نماز روز آخز ذیحجه این روز، روز آخر سال اسلامى قمرى است. در این روز دو رکعت نماز مى خوانى و در هر رکعت، یک مرتبه سوره «حمد» و ده مرتبه سوره «قل هو اللّه» و ده مرتبه «آیة الکرسى» را مى خوانى و پس از نماز مى گویى: [ شنبه 92/8/11 ] [ 6:7 عصر ] [ م حجت ]
ایرانیان در گذشته تمایل داشتند دختران خود را به شاهزاده ها تزویج کنند . وقتی این ازدواج سر میگرفت روی دختر را پوشانده اورا سوار براسب کرده وبه طرف قصر میبردند . همینکه به قصر میرسید ودرحالی که جمعیت گرد او جمع شده بودند چهره او را باز میکردند . سنایی با استفاده از این رسم میسراید: عروس حضرت قرآن نقاب آنگه براندازد که دارالملک ایمان را مجرد بیند از غوغا عجب نبود گر از قرآن نصیبت نیست جز نقشی که از خورشید جز گرمی نبیند چشم نابینا خدایا دلم را از غوغای گناه خالی کن تا ..... [ چهارشنبه 92/8/8 ] [ 6:48 عصر ] [ م حجت ]
در جریان خیانت مردم به موسی وسامری ،مجازات سختی تعیین میشود . بنی اسراییل چشمان خود را بسته وشب تا صبح مامور به کشتن یکدیگر می شوند . هرکس جان سالم به در می برد توبه می کند . اما جالب است که سامری که مقصر اصلی داستان است به منطقه دوری تبعید میشود وحق ملاقات با مردم را ندارد .اما چرا ؟! از یک سو مجازات تبعید ودوری از وطن مرگ تدریجی است . ثانیا در روایات توضیح داده شده که این تخفیف مجازات به آن دلیل است که سامری علیرغم بدی هایش سخی قوم شناخته میشود. او به مردم خیر بسیار رسانده واز باب «ان الحسنات یذهبن السیات» در مجازات او تخفیف داده میشود. آری هیچ چیز در صحیفه اعمال گم نمیشود.به قدرذره ای خوبی یا بدی ... واز سویی اهمیت خیر رسانی به مردم است که .... [ دوشنبه 92/8/6 ] [ 6:29 عصر ] [ م حجت ]
عید غدیر است . برترین عید مسلمانان ،عیدی که به تعبیر امام رضا چون ماه می درخشد . عیدی که بزرگترین امیدها را به آن داریم ودل بسته ایم که ..... اما چه باید کرد که غم حادثه تلخ 70روز بعد غدیر رهایمان نمیکند . غم فراموشی وتحریف غدیر توسط 120هزار نفر شاهد خائن یا غافل ..... چه کنیم که غم جانکاه مظلومیت علی دراین روز همه وجودمان را میفشارد . غم خائنین به غدیر که سبب میشود امروز تنها یک دهم مسلمانان جهان به غدیر وفادار مانده باشند . غم غیبت صاحب غدیر که اگر بود چه شیرین بود عید غدیر ........ وغم غربت غدیر حتی میان غدیریان که هنوز بزرگترین عیدشان را غدیر نمیدانند . [ چهارشنبه 92/8/1 ] [ 9:23 عصر ] [ م حجت ]
موسی میان قوم خود برمیگردد ،بدون اغماض با لحن شدیدی با هارون برخورد میکند چرا که درحدود الهی یرای بزرگان جای اغماض نیست وبرادر وغیر آن تفاوتی ندارد . هارون عذر می آورد که تو پیش بینی این برخورد را نکرده ودستوری نداده بودی . موسی قانع میشود برای بردرش طلب مغفرت میکند وبه سراغ عامل اصلی میرود . از سامری می پرسد چرا چنین کردی ؟ جواب می دهد :چیزی می دانستم که مردم نمیدانستند ! او از ضعف فرهنگ وجهالت مردم سوءاستفاده میکند واز این روست که در روایت برترین کمال را تفقه دردین نامیده اند . راه مقابله با سامری ها آگاهی است .دیانت آگاهانه است که دست سامری ها را می بندد . سپس می گوید برای رسیدن به مقصود مدتی با تو همراهی کردم !اگر از ابتدا ماهیتم را نشان میدادم کسی با من همراه نمیشد . به هوش باشیم .سامری ها ،چهره واقعی خود را نشان نمیدهند .آنها مومنتر از ما ،انقلابی تر از ما حرکت می کنند ..... روزگار که مناسب دیدند حجاب از رخ افکنده وخود را نشان میدهند . [ سه شنبه 92/7/30 ] [ 4:13 عصر ] [ م حجت ]
|
|
[ طراحی : پرشین اسکین ] [ Weblog Themes By : Persian skin ] |