سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

خداوند درسوره کهف به یکی از نعمتهای خود اشاره کرده وبه آدمی هشدار می دهد .

انا جعلنا ما علی الارض زینه لها لنبلوهم ایهم احسن عملا 

خداوند هرچه را آفریده همراه با میناگری بوده است .

زینت هر آن چیزی است که به حُسن چیزی می افزاید وبه آن جذابیت ودلربایی می دهد .

خداوند هر آنچه در زمین (ماعلی الارض) آفریده همراه با میناگری وزینت بوده است .

این تزیین برای آزمایش انسان بوده است .انسان با نگاه مومنانه به این زینت ها بر ایمانش افزوده می گردد .

وبا نگاه شهوت آلود وشیطانی به زینت دنیا از او وهدف آفرینش دور می شود .

او می آزماید که کدامیک «بهترین عمل» را انجام می دهید .

گویی زینت زمین اقتضای عمل احسن از انسان را دارد .حیف است که آدمی از این زمین آراسته حُسن بهره برداری را نداشته باشد .


[ دوشنبه 92/5/7 ] [ 9:6 صبح ] [ م حجت ]

خداوند در آیات پایانی سوره مبارکه اسراء بشریت راب ه اعتدال در زندگی دعوت می کند .ولاتجهر بصلاتک ولاتخافت ببها وابتغ بین ذلک سبیلا 

نه نمازت را بافریاد بخوان ونه آهسته وحدوسط بین این دو را داشته باش .

نه چنان عبادت کن که تبدیل به تظاهر شود ونه آن چنان که صدای خدا خواهی تورا هیچ کس نشنود !

این آیه ربطی به حکم فقهی جهر واخفات درنماز ندارد .

بلکه آیه درصدد بیان اعتدال در زندگی ا ست واگر نماز را مثال میزند می خواهد یک مسلمان اعتدال وحدوسط را در عبادتش پیاده کرده واز آنجا به همه زندگیش تسری دهد .

علی (ع)فرمود: نه چنان خدارعبادت کن که جانت خسته شود ونه به گونه ای که یأس وجودت را بگیرد .

اعتدال خط پایدار است .هرگاه درامری افراط صورت گرفت باید ردانتظار تفریط هم بود که:فواره چون بلند شود سرنگون شود !

هر آنچه را که درحد اعتدال حفظ کردید همیشگی خواهد بود .


[ شنبه 92/5/5 ] [ 8:59 صبح ] [ م حجت ]

یکی از آیات زیبا وهشدار دهنده سوره اسراء بعد از بیان تاج کرامتی که خدا بر سر آدمی نهاده است آمده اینست :یوم ندعوا کل اناس بامامهم

اگرامروز ما را به نسب می خوانند ، اگر به مدرک ومقام میخوانند واگر با تمام عناوین ظاهری میخوانندمان ..

فردا مارا با اماممان می خوانند !وااااای

اما راستی امام زندگی ماکیست ؟گریه‌آور

شیطان؟ هوای نفس؟ پول ؟مقام ؟

فردا ما را به کدامین نام میخوانند ؟!!!!!!!!!!!!

میشود خدا رحمی کند وفردا ما را با نام امام رئوف بخوانند از کرم  وما با شادمانی .........گیج شدم


[ پنج شنبه 92/5/3 ] [ 11:23 صبح ] [ م حجت ]

خداوند درحدیث قدسی فرمود:

ای یحیی من برخود واجب کرده ام که هربنده ای که مرادوست بدارد با تمام نیت وعمق جانش،گوش اومیشوم که باآن میشنود،چشم اومیشوم که با او ببیند،زبان او میشوم که با آن سخن میگوید.

او اشتغال به غیر مرا ناپسند خواهد داشت ومن تمام فکر او میشوم .

هرروز 70هزار مرتبه به دیدارش میروم .یعنی چی؟

اوبه من نزدیک شده ومن به او نزدیک میشوم .

به عزت وجلالم او روز قیامت مبعوث میشود درحالیکه همه انبیا به او غبطه میخورند.گیج شدم

خدایا جرعه ای محبت ......گریه‌آورگریه‌آور


[ دوشنبه 92/4/31 ] [ 5:50 عصر ] [ م حجت ]

عارفی کنار جاده نشسته بود و با چشمان بسته در حال تفکر بود.

ناگهان تمرکزش با صدای گوش خراش یک جنگجو به هم خورد

- « پیرمرد ، بهشت و جهنم را به من نشان بده ! »

عارف به او نگاهی کرد و لبخندی زد .

جنگجو از این که می‌دید عارف بی‌توجه به شمشیرش فقط به او لبخند می‌زند، برآشفته شد، شمشیرش را بالا برد تا گردن عارف را بزند!

عارف به آرامی گفت : « خشم تو نشانه ای از جهنم است . »

مرد با این حرف آرام شد، نگاهی به چهره پیر عارف انداخت و به او لبخند زد .

آنگاه آن عارف گفت : « این هم نشانه بهشت ! »


[ دوشنبه 92/4/31 ] [ 11:5 صبح ] [ م حجت ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب