سفارش تبلیغ
صبا ویژن

نگاه هشتم

نصایح شیخ بهایی به فرزندآدم

اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم اسوده نیست

اگر بسیار کار کند میگویند احمق است

اگر کم کار کند میگویندتنبل است

اگر بخشش کند میگویند افراط است

اگر ثروت اندوزی کند میگویند بخیل است

اگر ساکت وخاموش باشد میگویند لال است

اگر زبان آوری کند میگویند وراج است

اگر روزه بدارد وشبها نماز بخواند میگویند ریا کار است

اگر نماز نخواند میگویند کافر وبی دین  است

پس فرزندم !نباید به حمد وثنای مردم اعتنا کرد وجز از خداوند نباید از کسی ترسید

 


[ چهارشنبه 87/10/4 ] [ 9:15 عصر ] [ م حجت ]

سگ در گاه خدا

شیطان سگ درگاه خداست اگر کسی با خدا آشنا باشد به او عوعو نکند واورا اذیت نکند

سگ در خانه ،اشنایان صاحب خانه را دنبال نکند شیطان نمیگذارد کسی که اشنایی با صاحب خانه ندارد وارد خانه شود پس اگر انسانی با صاحب خانه در ارتباط است میتواند از او بخواهد که شر سگ خانه اش را از او کم کند واز صاحب خانه بخواهد که شر پلید را بخواباند

 از توصیه های مرحوم ایه الله شاه ابادی  


[ شنبه 87/9/23 ] [ 6:5 عصر ] [ م حجت ]

امشب آخرین شب عمر من است از فردا این حیاط کوچک به اندازه یک اسب خلوت تر خواهد شد ومن نیز این بار سنگین تن را برزمین خواهم گذاشت از فردا شماتتهای مردم نیز به پایان میرسد دیگر کسی نمیتواند بگوید همسر حسین مادر علی اکبر دچار جنون شده ساعتها نفس در نفس مقا بل  اسب فرزندش مینشیند وهردو با هم اشک میریزندفکر نکن من این طعنه ها را نمی فهمم من اگر چه اسبم ولی با برترین خلایق امکان محشور بوده ام

 ازآن حکایت  عظیم هنوز گفتنی بسیار است اما  من  دیگر تاب زنده ماندن ندارم اگر فقط انچه را من در راه بازگشت دیدم تو میدیدی بشریت را به نفرین خود میسوزاندی چرا که حیوان ترین حیوانها  هم با یک مشت زن وبچه بی پناه که داغ دیده اند مصیبت کشیده اند شهید داده اند سیلی خورده اند یتیم شده اند وبه اسارت در امده اند چنین جفایی روا نمیدارد

روزهای سختی  پیش روی توست لیلا !این چند شبانه روز همه یک تمرین بود برای شنیدن اصل ماجرا مصیبت محبوبت حسین !

واین کار من نیست لیلا من بار سفر بسته ام واین چند روز را هم در فراق سوارم بی عمر زیسته ام خبرحسین را باید از سجاد پرسید خودم دیدم که او علی رغم بیماری یال خیمه را کنار زده بود واز پشت پرده لرزان اشک به تماشای عاشورا نشسته بود !!

از کتاب پدر عشق پسر سید مهدی شجاعی

 


[ شنبه 86/10/29 ] [ 9:3 صبح ] [ م حجت ]

و امروز روز عباس است میدانید چه چیز اورا عباس کرد ؟ اطاعت وتسلیم ووفا یی که این همه از گوهر ناب معرفت نشات میگرفت

آی دختران عالم !عباس معرفت را از مادر آموخت ام البنین مادری که وقتی به خانه علی (ع) قدم گذاشت ادب فرزندانش را رعایت کرد وهمین ادب را به فرزندانش آموخت وامروز جلوه همین ادب در تا سوعا تجلی کرد وهمین معرفت  است که امروز در برابر مزارش در بقیع  غوغایی به پا کرده است

ام البنین هرگز خود را با زهرا وفرزندانش را با فرزندان او یکی ندانست وقتی چهار فرزندش را در راه حسین از دست داد که نه به دست آورد فرمود همه فرزندانم به فد ای حسین   وقتی خبر شهادت حسین را شنید قراررا از دست داد وهنگامیکه شنید همه فرزندانش قبل از حسین به دیار باقی شتافته اند آرام گرفت

همین ادب است که عباس به خود اجازه نمیدهد حسین را برادر خطاب کند  وتنها در لحضه شهادت است که ندای ادرک اخاک سرمیدهد

همین ادب است که او را به رد امام نامه وامیدارد

وهمین ادب است که اورا به تسلیم محض وبی چون وچرا در برابر مولایش وامیدارد

واین ادب است که به بانیان حرمش اجازه نداده مناره حرمش را طلا کاری کنند  وهمین ادب است که اورا بزرگ کرده است

وبه یاد عباسهای دوران ما  انها که حتی شبانه کلاسهای درس را رها کردند وبه ندای رهبرشان لبیک گفتند

ِ آنها که پس از جراحت حتی آخ نگفتند

  آنها که روده های بیرون ریخته خود را به درون شکم ریختند چفیه را روی آن بستند تا مبادا کسی درد درونشان را بفهمد وحاصل آن شد 60 بار جراحی و جسمی نحیف وروحی بزرگ !!

 آنها که بارها از بیمارستان گریختند تا جبه های نبرد خالی نماند  وحالا شدند جانباز 70 درصد اما بدون در صد !!

آنها که تا آخرین لحظه جنگیدند ووقتی رهبرشان فرمان توقف داد بی هیچ چون وچرایی همراه او خون دل خوردند وجام زهر را سر کشیدند و....

وکاش علی هم چنین  یارانی را داشت  که در صفین ونهروان اطاعتش میکردند و....

خدایا به ادب ووفا ومعرفت عباس ما را نیز جرعه ای از این ادب بنوشان

یا کاشف الکرب عن وجه الحسین اکشف کربی بحق اخیک الحسین


[ جمعه 86/10/28 ] [ 11:21 صبح ] [ م حجت ]

شنیده اید روز عاشورا حسین (ع) بارها وبارها خطبه خواند حق را معرفی وباطل را شناساند  خود را معر فی کرد پدر ومادرش را معرفی کرد و.... اما سودی نبخشید به آنها گفت لقمه های حرامی که خوردید شما را سنگدل کرده ودریچه قلبتان را به روی حقایق بسته است و..... از آنها قطع امید کرد  جانش را فدا کرد تا آنها را از جهالت وحیرت گمراهی برهاند

وفردا حسین زمان (ع)  آن پدر مهربان امت او که بی صبرانه منتظر بیداری ماست او که بیش از ما منتظر فرجش هست  

شال عزا برسر نهاده میان عزاداران جد مظلومش میگردد تا ببیند آیا آن جهالت از بین رفته است ؟آیا میان اینهمه عاشق یار خالصی میابد ؟آیا زمان رسیدنش فرارسیده است ؟

خداکند فردا از میان جها لتهای جدید عبور نکند

خداکند صدای مداحانی که در وصف چشم وابروی عباس میخوانند را نشنود!

خدا کند نبیند که برخی خواندن بر حسین را وسیله نام ونان کرده اند !

خدا کند نبیند هیاتهایی را که بی توجه به وقت نماز به حرکت خود ادامه میدهند !

خدا کند نبیند زنان ودخترانی را که بدون رعایت مسایل شرعی بهجای شرکت در مجلس سوگش به تماشای سینه زنان پرداخته اند !

خدا کند نبیند آنان را که آنچه را سبب وهن دین است ترک نمیکنند!

خدا کند نبیند  که در ایستگاههای صلواتی محرم ونامحرم از سر وکول هم بالا میروند تا به تبرک !دست یابند

خدا کند نبیند پس از پایان مراسم شهر را انواع ظروف یک بار مصرف پر کرده است ! وهیچ کس به حق دیگران توجهی نکرده است !

راستی او من وتو را در چه حالی میبیند ؟؟؟

و خدا کند او فردا نومید نشود اشک نریزد که هنوز جهالت پایان نیافته ! که هنوز وقت ظهور نرسیده است !


[ پنج شنبه 86/10/27 ] [ 4:49 عصر ] [ م حجت ]
   1   2      >
درباره وبلاگ
پیوندهای روزانه
موضوعات وب